معنی فارسی sclerotical
B2مربوط به ویژگیهای اسکلروتیکا، توصیف تغییرات در سطح آن.
Pertaining to sclerotic changes, describing alterations in its surface.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات اسکلروتیکال میتواند نشاندهنده بیماری در چشم باشد.
مثال:
Sclerotical changes can indicate disease in the eye.
معنی(example):
پزشک ویژگیهای اسکلروتیکال را در طول معاینه مشاهده کرد.
مثال:
The doctor noted sclerotical features during the examination.
معنی فارسی کلمه sclerotical
:
مربوط به ویژگیهای اسکلروتیکا، توصیف تغییرات در سطح آن.