معنی فارسی scoundrel

B2 /ˈskaʊ̯ndɹəl/

رند، فردی که به صورت غیرمسئولانه رفتار می‌کند و به دیگران آسیب می‌زند.

A dishonest or unscrupulous person; a rogue.

noun
معنی(noun):

A mean, worthless fellow; a rascal; a villain; a person without honour or virtue.

example
معنی(example):

او به عنوان یک رند که دوستانش را فریب داده بود، برملا شد.

مثال:

He was exposed as a scoundrel who cheated his friends.

معنی(example):

یک رند اغلب دیگران را برای منافع شخصی خود فریب می‌دهد.

مثال:

A scoundrel often deceives others for personal gain.

معنی فارسی کلمه scoundrel

: معنی scoundrel به فارسی

رند، فردی که به صورت غیرمسئولانه رفتار می‌کند و به دیگران آسیب می‌زند.