معنی فارسی scourage
B1به شدت آسیب و عذابی که بر کسی یا چیزی وارد میشود اشاره دارد.
Severe distress or suffering, often caused by external factors.
- NOUN
example
معنی(example):
آسیبهای جنگ بر همه تأثیر میگذارد.
مثال:
The scourage of war affects everyone.
معنی(example):
او درباره آسیبهای فقر در شهر سخن گفت.
مثال:
He spoke about the scourage of poverty in the city.
معنی فارسی کلمه scourage
:
به شدت آسیب و عذابی که بر کسی یا چیزی وارد میشود اشاره دارد.