معنی فارسی screwable

B1

قابلیت یا امکان پیچ کردن، اغلب به اشیاء یا قسمت‌ها اشاره دارد.

The capability or possibility of being screwed, often referring to objects or components.

example
معنی(example):

این قطعه قابلیت پیچ کردن دارد و تعمیرات را آسان می‌کند.

مثال:

This part is screwable, making repairs easy.

معنی(example):

اطمینان حاصل کنید که درپوش قابلیت پیچ کردن دارد تا محکم ببندد.

مثال:

Make sure the lid is screwable for a tight fit.

معنی فارسی کلمه screwable

: معنی screwable به فارسی

قابلیت یا امکان پیچ کردن، اغلب به اشیاء یا قسمت‌ها اشاره دارد.