معنی فارسی scrimshanks
B2شخصی که در صرفهجویی و احتیاط در خرج کردن افراط میکند.
A person who is overly careful or frugal with money.
- verb
verb
معنی(verb):
To shirk duty.
example
معنی(example):
کسی او را به خاطر احتیاط زیاد با پول، اسکرینشانک نامید.
مثال:
Someone called him a scrimshanks for being so careful with money.
معنی(example):
در داستان، شخصیت به عنوان یک اسکرینشانک به تصویر کشیده شد.
مثال:
In the story, the character was portrayed as a scrimshanks.
معنی فارسی کلمه scrimshanks
:
شخصی که در صرفهجویی و احتیاط در خرج کردن افراط میکند.