معنی فارسی scripter
B1نویسندهای که متن یا دیالوگها را مینویسد.
A person who writes scripts, especially for films, plays, or video games.
- NOUN
example
معنی(example):
نویسندهی فیلم تمام شب کار کرد تا فیلمنامه را تمام کند.
مثال:
The scripter worked all night to finish the screenplay.
معنی(example):
به عنوان یک نویسندهی فیلم، او در خلق دیالوگهای جذاب مهارت دارد.
مثال:
As a scripter, she is adept at creating engaging dialogues.
معنی فارسی کلمه scripter
:
نویسندهای که متن یا دیالوگها را مینویسد.