معنی فارسی scriptitory
B2به ویژگی یا حالت نگارش اشاره دارد.
Relating to writing or a style of writing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت نوشتاری سخنرانی او تماشاگران را مجذوب کرد.
مثال:
The scriptitory nature of his speech captivated the audience.
معنی(example):
سبک نوشتاری او هم جذاب و هم آموزنده بود.
مثال:
Her scriptitory style was both engaging and informative.
معنی فارسی کلمه scriptitory
:
به ویژگی یا حالت نگارش اشاره دارد.