معنی فارسی scriptive

C1

به کارهای نوشتاری و تحلیل متن اشاره دارد.

Describing or pertaining to writing; having a written style.

example
معنی(example):

عناصر نوشتاری کتاب به روایت عمق بخشید.

مثال:

The scriptive elements of the book added depth to the narrative.

معنی(example):

تحلیل نوشتاری او از متن بسیار بصیرت‌بخش بود.

مثال:

His scriptive analysis of the text was highly insightful.

معنی فارسی کلمه scriptive

: معنی scriptive به فارسی

به کارهای نوشتاری و تحلیل متن اشاره دارد.