معنی فارسی scrog
B1scrog، روشی برای مدیریت رشد گیاهان با استفاده از یک شبکه یا توری برای حمایت از شاخهها و کنترل ارتفاع و پخش شدن آنها.
To train plants in a way that maximizes light exposure and increases yield by utilizing a trellis or screen.
- OTHER
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که گیاهان را scrog کند تا رشد آنها را به طور مؤثرتری مدیریت کند.
مثال:
He decided to scrog the plants to manage their growth more effectively.
معنی(example):
استفاده از تکنیک scrog میتواند بازدهی را در باغبانی داخلی بهبود بخشد.
مثال:
Using a scrog technique can improve yield in indoor gardening.
معنی فارسی کلمه scrog
:
scrog، روشی برای مدیریت رشد گیاهان با استفاده از یک شبکه یا توری برای حمایت از شاخهها و کنترل ارتفاع و پخش شدن آنها.