معنی فارسی scroggy
B1scroggy، به حالتی اشاره دارد که گیاهان به درستی مدیریت نشده و رشد نامنظمی دارند.
Refers to plants that have an untidy or unstructured growth, often due to improper training.
- OTHER
example
معنی(example):
باغ او به خاطر اینکه گیاهان را به درستی مدیریت نکرده بود، به نظر scroggy میرسید.
مثال:
His garden looked scroggy because he hadn't trained the plants properly.
معنی(example):
ظاهر scroggy گیاهان باعث شد تا او استراتژی باغبانیاش را دوباره بررسی کند.
مثال:
The scroggy appearance of the plants made him rethink his gardening strategy.
معنی فارسی کلمه scroggy
:
scroggy، به حالتی اشاره دارد که گیاهان به درستی مدیریت نشده و رشد نامنظمی دارند.