معنی فارسی scroggier
B1scroggier، صفت مقایسهای برای توصیف گیاهانی است که نسبت به قبل وضعیت بینظمتری پیدا کردهاند.
Comparative form indicating a plant has become more unstructured or untidy.
- OTHER
example
معنی(example):
هر چه گیاهان scroggier میشدند، او باید تلاش بیشتری برای مراقبت از آنها میکرد.
مثال:
The scroggier the plants became, the more effort he had to put in to care for them.
معنی(example):
او متوجه شد که باغش در طول هفتهها به نظر scroggier میرسد.
مثال:
He noticed his garden looking scroggier over the weeks.
معنی فارسی کلمه scroggier
:
scroggier، صفت مقایسهای برای توصیف گیاهانی است که نسبت به قبل وضعیت بینظمتری پیدا کردهاند.