معنی فارسی scrogie
B1اسکروگی، اصطلاحی غیررسمی برای فردی که مزاحم یا مشکلساز است.
A term often used to describe a troublesome or annoying person.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اسکروگی اغلب به عنوان یک مزاحم در نظر گرفته میشود.
مثال:
A scrogie is often considered a nuisance.
معنی(example):
آنها او را اسکروگی نامیدند زیرا همیشه مشکل ایجاد میکرد.
مثال:
They called him a scrogie because he was always causing trouble.
معنی فارسی کلمه scrogie
:
اسکروگی، اصطلاحی غیررسمی برای فردی که مزاحم یا مشکلساز است.