معنی فارسی scroungy
B1اسکروجی، به معنای کثیف، ناسالم یا بیکیفیت، به ویژه وقتی در مورد افراد یا حیوانات صحبت میشود.
Dirty, shabby, or in poor condition, especially when describing a person or animal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن سگ به نظر اسکروجی میآمد و به حمام نیاز داشت.
مثال:
The dog looked scroungy and in need of a bath.
معنی(example):
او یک ژاکت اسکروجی پوشیده بود که پر از سوراخ بود.
مثال:
He wore a scroungy jacket that was full of holes.
معنی فارسی کلمه scroungy
:
اسکروجی، به معنای کثیف، ناسالم یا بیکیفیت، به ویژه وقتی در مورد افراد یا حیوانات صحبت میشود.