معنی فارسی sculp

B2

تراشیدن، به عمل شکل‌دهی به مواد مانند سنگ یا خاک رس اشاره دارد.

To carve or shape a material into a desired form.

verb
معنی(verb):

(sometimes humorous) To sculpture; to carve or engrave.

معنی(verb):

To flay.

example
معنی(example):

من می‌خواهم مجسمه‌ای از سر دوستم بتراشم.

مثال:

I want to sculpt a bust of my friend.

معنی(example):

او تصمیم گرفت برای پروژه مدرسه‌اش یک حجاری تراشیده کند.

مثال:

He decided to sculpt a relief for his school project.

معنی فارسی کلمه sculp

: معنی sculp به فارسی

تراشیدن، به عمل شکل‌دهی به مواد مانند سنگ یا خاک رس اشاره دارد.