معنی فارسی sculped

B1

تراشیدن، به عمل شکل‌دهی به مواد به‌وسیله ابزارهای خاص اشاره دارد.

The action of shaping or carving something into a specific form.

verb
معنی(verb):

(sometimes humorous) To sculpture; to carve or engrave.

معنی(verb):

To flay.

example
معنی(example):

او مجسمه‌ها را با جزئیات زیادی تراشید.

مثال:

She sculped the figures with great detail.

معنی(example):

او چندین اثر را پیش از نمایشگاه تراشیده بود.

مثال:

He had sculpted several pieces before the exhibition.

معنی فارسی کلمه sculped

: معنی sculped به فارسی

تراشیدن، به عمل شکل‌دهی به مواد به‌وسیله ابزارهای خاص اشاره دارد.