معنی فارسی scurrilities
B2بدگوییها، کلمات یا عباراتی که به طور توهینآمیز و خشن بیان میشوند و معمولاً برای انتقاد یا استهزا مورد استفاده قرار میگیرند.
Abusive or insulting language; a phrase used to express contempt.
- noun
noun
معنی(noun):
Something that is scurrilous.
example
معنی(example):
او به خاطر بدگوییهایش شناخته شده بود که اغلب دوستانش را شوکه میکرد.
مثال:
He was known for his scurrilities, often shocking his friends.
معنی(example):
این کتاب حاوی بسیاری از بدگوییها بود که برخی از خوانندگان را ناراحت کرد.
مثال:
The book contained many scurrilities that offended some readers.
معنی فارسی کلمه scurrilities
:
بدگوییها، کلمات یا عباراتی که به طور توهینآمیز و خشن بیان میشوند و معمولاً برای انتقاد یا استهزا مورد استفاده قرار میگیرند.