معنی فارسی scurvy grass
B2نوعی گیاه که خاصیت ضد اسکوروی دارد و به عنوان درمانی برای کمبود ویتامین C استفاده میشود.
A plant known for its high vitamin C content, historically used to cure scurvy.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several European plants, of the genus Cochlearia, formerly believed useful in treating scurvy.
example
معنی(example):
آنها از علفهای اسکوروی به عنوان درمان کمبود ویتامین C استفاده کردند.
مثال:
They used scurvy grass as a remedy for vitamin C deficiency.
معنی(example):
علفهای اسکوروی به طور سنتی توسط ملوانان برای جلوگیری از بیماری اسکوروی استفاده میشد.
مثال:
Scurvy grass was traditionally employed by sailors to prevent scurvy.
معنی فارسی کلمه scurvy grass
:
نوعی گیاه که خاصیت ضد اسکوروی دارد و به عنوان درمانی برای کمبود ویتامین C استفاده میشود.