معنی فارسی sear
B1 /siːɹ/سرخ کردن مواد غذایی به سرعت در دمای بالا تا سطح آنها قهوهای و ترد شود.
To cook the surface of food quickly at high heat.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dry; withered, especially of vegetation.
example
معنی(example):
من دوست دارم گوشت را برای داشتن بافت ترد سرخ کنم.
مثال:
I like to sear meat for a crispy texture.
معنی(example):
سرآشپز ماهی را به سرعت روی حرارت بالا سرخ میکند.
مثال:
The chef will sear the fish quickly over high heat.
معنی فارسی کلمه sear
:
سرخ کردن مواد غذایی به سرعت در دمای بالا تا سطح آنها قهوهای و ترد شود.