معنی فارسی searchingly

B1

به طرز جستجوگرانه؛ به معنای نگاه یا پرسش با تمایل به جستجو و بررسی عمیق.

In a manner characterized by eager or intense inquiry.

example
معنی(example):

او به طرز جستجوگری به او نگاه کرد و سعی کرد افکارش را درک کند.

مثال:

He looked at her searchingly, trying to understand her thoughts.

معنی(example):

او سؤال را به طرز جستجوگری پرسید و به دنبال پاسخ عمیق‌تری بود.

مثال:

She asked the question searchingly, seeking a deeper answer.

معنی فارسی کلمه searchingly

: معنی searchingly به فارسی

به طرز جستجوگرانه؛ به معنای نگاه یا پرسش با تمایل به جستجو و بررسی عمیق.