معنی فارسی seascape
B1منظره دریا، تصاویری که در آن دریا و آب در تمرکز قرار دارد.
A depiction of the sea or ocean in a painting or drawing
- noun
noun
معنی(noun):
A piece of art that depicts the sea or shoreline.
example
معنی(example):
هنرمند یک نقاشی زیبای منظره دریا کشید.
مثال:
The artist painted a beautiful seascape.
معنی(example):
ما غروب را بر فراز منظره دریا تماشا کردیم.
مثال:
We watched the sunset over the seascape.
معنی فارسی کلمه seascape
:
منظره دریا، تصاویری که در آن دریا و آب در تمرکز قرار دارد.