معنی فارسی seatang

B1

صحنه دریا، نقطه‌ای خاص در کنار دریا که به خاطر زیبایی یا امکانات جذابیت دارد.

A particular spot by the sea that is noted for its beauty or features.

example
معنی(example):

دریا در نزدیکی صحنه دریا آرام بود.

مثال:

The sea was calm near the seatang.

معنی(example):

ما در صحنه دریا کنار آب یک پیک نیک لذت‌بخش داشتیم.

مثال:

We enjoyed a picnic at the seatang by the water.

معنی فارسی کلمه seatang

: معنی seatang به فارسی

صحنه دریا، نقطه‌ای خاص در کنار دریا که به خاطر زیبایی یا امکانات جذابیت دارد.