معنی فارسی seathe
B1استراحت، نشستن برای آرامش و تجدید قوا.
To sit down for a moment to rest and recuperate.
- VERB
example
معنی(example):
بنشین و یک استراحت بکن.
مثال:
Sit down and take a seathe.
معنی(example):
او بعد از سفر طولانی نیاز به استراحت داشت.
مثال:
He had to seathe after the long trip.
معنی فارسی کلمه seathe
:
استراحت، نشستن برای آرامش و تجدید قوا.