معنی فارسی secondhandedly

B1

به روش غیرمستقیم و از طریق شخص دیگری اطلاعاتی دریافت کردن.

In a manner that involves receiving information indirectly or from another source.

example
معنی(example):

او خبر را به صورت غیرمستقیم از طریق یک دوست مشترک دریافت کرد.

مثال:

She received the news secondhandedly through a mutual friend.

معنی(example):

یادگیری به صورت غیرمستقیم ممکن است تصویر کاملی ارائه ندهد.

مثال:

Learning secondhandedly may not provide the full picture.

معنی فارسی کلمه secondhandedly

: معنی secondhandedly به فارسی

به روش غیرمستقیم و از طریق شخص دیگری اطلاعاتی دریافت کردن.