معنی فارسی secondhandedness
C1دستدوم بودن به حالتی اطلاق میشود که اطلاعات یا ایدهها به صورت غیرمستقیم و از منبعی دیگر منتقل میشوند.
The state or quality of being secondhand; derived from another source instead of being original.
- NOUN
example
معنی(example):
دستدوم بودن اطلاعات او در ارائهاش مشهود بود.
مثال:
The secondhandedness of his information was evident in his presentation.
معنی(example):
منتقدان استدلال میکنند که فرعی بودن کار او ارزش آن را کاهش میدهد.
مثال:
Critics argue that the secondhandedness of his work reduces its value.
معنی فارسی کلمه secondhandedness
:
دستدوم بودن به حالتی اطلاق میشود که اطلاعات یا ایدهها به صورت غیرمستقیم و از منبعی دیگر منتقل میشوند.