معنی فارسی secretar

B1

شخصی که مسئول مدیریت مستندات و روابط در یک سازمان است.

A person responsible for managing documents and communications within an organization.

example
معنی(example):

منشی جلسات را به‌خوبی سازماندهی کرد.

مثال:

The secretar organized the meetings efficiently.

معنی(example):

به‌عنوان منشی، او تمام مکاتبات را مدیریت کرد.

مثال:

As a secretar, he handled all correspondence.

معنی فارسی کلمه secretar

: معنی secretar به فارسی

شخصی که مسئول مدیریت مستندات و روابط در یک سازمان است.