معنی فارسی secretory

B2

مربوط به فرایند تولید و ترشح مواد توسط سلول‌ها.

Relating to the process of secretion.

example
معنی(example):

غدد ترشحه هورمون‌های ضروری تولید می‌کنند.

مثال:

The secretory glands produce essential hormones.

معنی(example):

او عملکردهای ترشحی سلول‌ها را مطالعه کرد.

مثال:

She studied the secretory functions of the cells.

معنی فارسی کلمه secretory

: معنی secretory به فارسی

مربوط به فرایند تولید و ترشح مواد توسط سلول‌ها.