معنی فارسی sectarism
B1تمایل یا رفتار به فرقهگرایی که ممکن است باعث جدایی یا دشمنی بین گروهها شود.
The practice or tendency of forming sects, often causing division and hostility.
- NOUN
example
معنی(example):
فرقهگرایی میتواند به درگیری بین گروههای مختلف منجر شود.
مثال:
Sectarism can lead to conflict between different groups.
معنی(example):
باید در بحثهای خود از فرقهگرایی پرهیز کنیم تا اتحاد را تقویت کنیم.
مثال:
We must avoid sectarism in our discussions to foster unity.
معنی فارسی کلمه sectarism
:
تمایل یا رفتار به فرقهگرایی که ممکن است باعث جدایی یا دشمنی بین گروهها شود.