معنی فارسی sedate
B1 /səˈdeɪt/آرام و بی‌تحرک بودن؛ معمولاً به حالتی اشاره دارد که در آن فرد بسیار آرام است و هیچ گونه فعالیت پرتحرکی ندارد.
Calm, dignified, and unhurried.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To calm or put (a person) to sleep using a sedative drug.
معنی(verb):
To make tranquil.
adjective
معنی(adjective):
(of a person or their behaviour) Remaining composed and dignified, and avoiding too much activity or excitement.
معنی(adjective):
(of an object, particularly a building) Not overly ornate or showy.
example
معنی(example):
پزشک دارویی را برای آرام کردن بیمار قبل از عمل جراحی تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed medication to sedate the patient before surgery.
معنی(example):
جو آرام کتابخانه به من کمک کرد تمرکز کنم.
مثال:
The sedate atmosphere of the library helped me focus.
معنی فارسی کلمه sedate
:
آرام و بی‌تحرک بودن؛ معمولاً به حالتی اشاره دارد که در آن فرد بسیار آرام است و هیچ گونه فعالیت پرتحرکی ندارد.
