معنی فارسی sedatest
B1آرامترین، درجهی عالی از صفت آرام که به صفت دیگر نسبت داده میشود.
The superlative form of sedate; the most sedate.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در لحظات هرج و مرج، او آرامترین فرد در اتاق بود.
مثال:
In moments of chaos, she remained the sedatest person in the room.
معنی(example):
او معمولاً به عنوان آرامترین عضو تیم شناخته میشود.
مثال:
He is often regarded as the sedatest member of the team.
معنی فارسی کلمه sedatest
:
آرامترین، درجهی عالی از صفت آرام که به صفت دیگر نسبت داده میشود.