معنی فارسی seeing is believing

B2

بیانی قابل قبول که نشان می‌دهد انسان بهتر از طریق تجربه و مشاهده واقعیت را باور می‌کند.

A phrase indicating that one needs to see something to believe it.

example
معنی(example):

من به آن باور نداشتم تا زمانی که آن را دیدم؛ دیدن یعنی باور کردن.

مثال:

I didn't believe it until I saw it; seeing is believing.

معنی(example):

او گفت که دیدن یعنی باور کردن وقتی من به داستانش شک داشتم.

مثال:

He said that seeing is believing when I doubted his story.

معنی فارسی کلمه seeing is believing

: معنی seeing is believing به فارسی

بیانی قابل قبول که نشان می‌دهد انسان بهتر از طریق تجربه و مشاهده واقعیت را باور می‌کند.