معنی فارسی seeingness

B1

حالت یا کیفیت دیدن و مشاهده، به عنوان ویژگی یک فرد یا منظر.

The quality of being able to see or perceive, often referring to visual awareness.

example
معنی(example):

بینایی او در نحوه مشاهده طبیعت مشهود بود.

مثال:

His seeingness was evident in the way he observed nature.

معنی(example):

او دربارهٔ زیبایی منظره دیدن کرد.

مثال:

She commented on the seeingness of the landscape.

معنی فارسی کلمه seeingness

: معنی seeingness به فارسی

حالت یا کیفیت دیدن و مشاهده، به عنوان ویژگی یک فرد یا منظر.