معنی فارسی segregational
B2مرتبط با جداسازی یا سیاستهای جداسازی.
Relating to segregation or segregational policies
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستهای جداسازی در دادگاه به چالش کشیده شد.
مثال:
The segregational policies were challenged in court.
معنی(example):
روشهای جداسازی میتواند تأثیراتی پایدار بر جامعه داشته باشد.
مثال:
Segregational practices can have long-lasting effects on society.
معنی فارسی کلمه segregational
:
مرتبط با جداسازی یا سیاستهای جداسازی.