معنی فارسی self-actualisations
B2روندهایی مربوط به تحقق پتانسیلها و قابلیتهای فردی که ممکن است متفاوت باشند.
Various occurrences of achieving personal potential and self-realization.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگاه بر اهمیت خودتحققیابیها تأکید داشت.
مثال:
The workshop emphasized the importance of self-actualisations.
معنی(example):
راههای متعددی میتواند به خودتحققیابیهای متفاوت منجر شود.
مثال:
Multiple paths can lead to different self-actualisations.
معنی فارسی کلمه self-actualisations
:
روندهایی مربوط به تحقق پتانسیلها و قابلیتهای فردی که ممکن است متفاوت باشند.