معنی فارسی self-compatible
B2سازگاری با خود به توانایی فرد در هماهنگ کردن اهداف و ارزشهای خود اشاره دارد.
The ability to align one's goals and values seamlessly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با خود سازگار است و می داند چگونه اهدافش را با ارزشهایش هماهنگ کند.
مثال:
She is self-compatible and knows how to align her goals with her values.
معنی(example):
سازگاری با خود کلید توسعه فردی است.
مثال:
Being self-compatible is key to personal development.
معنی فارسی کلمه self-compatible
:
سازگاری با خود به توانایی فرد در هماهنگ کردن اهداف و ارزشهای خود اشاره دارد.