معنی فارسی self-feed
B1سیستمی که در آن یک موجود یا ماشین میتواند از منابع خود به طور مستقل استفاده کند.
A system where an entity can independently supply itself with necessary resources.
- verb
verb
معنی(verb):
To provide rations to animals in bulk so as to permit feeding as wanted.
example
معنی(example):
سیستم خودخوراکی به گربه اجازه میدهد هر زمان که احساس گرسنگی کند غذا بخورد.
مثال:
The self-feed system allows the cat to eat whenever it feels hungry.
معنی(example):
یک مدل خودخوراکی معمولاً در سیستمهای کشت خودکار استفاده میشود.
مثال:
A self-feed model is often used in automated growing systems.
معنی فارسی کلمه self-feed
:
سیستمی که در آن یک موجود یا ماشین میتواند از منابع خود به طور مستقل استفاده کند.