معنی فارسی self-mutilation

C1

خود زنی، آسیب به خود به طور عمدی و باید تحت درمان روحی قرار گیرد.

The act of intentionally causing harm to oneself, often as a way to cope with emotional distress.

noun
معنی(noun):

Self-harm

example
معنی(example):

خود زنی یک مشکل جدی است که به کمک حرفه‌ای نیاز دارد.

مثال:

Self-mutilation is a serious issue that requires professional help.

معنی(example):

بسیاری از افرادی که با خود زنی دست و پنجه نرم می‌کنند به حمایت برای بهبودی نیاز دارند.

مثال:

Many individuals struggling with self-mutilation need support to heal.

معنی فارسی کلمه self-mutilation

: معنی self-mutilation به فارسی

خود زنی، آسیب به خود به طور عمدی و باید تحت درمان روحی قرار گیرد.