معنی فارسی self-sufficiency

B1

خودکفایی، توانایی تأمین نیازهای شخصی بدون وابستگی به دیگران یا منابع بیرونی.

The state of not requiring any aid, support, or interaction to exist or function.

noun
معنی(noun):

The condition of being self-sufficient.

example
معنی(example):

خودکفایی برای زندگی پایدار مهم است.

مثال:

Self-sufficiency is important for sustainable living.

معنی(example):

او به خودکفایی در باغچه خود اهمیت می‌دهد و سبزیجات خود را می‌کارد.

مثال:

She values self-sufficiency in her garden, growing her own vegetables.

معنی فارسی کلمه self-sufficiency

: معنی self-sufficiency به فارسی

خودکفایی، توانایی تأمین نیازهای شخصی بدون وابستگی به دیگران یا منابع بیرونی.