معنی فارسی semaphoring

B1

نشانگر کردن به فرآیند مدیریت همزمان دسترسی به منابع مشترک اشاره دارد و نقش مهمی در جلوگیری از تضاد و قفل مرده دارد.

The act of using semaphores to manage access to shared resources in a concurrent environment.

verb
معنی(verb):

To signal using, or as if using, a semaphore, with the implication that it is done nonverbally.

example
معنی(example):

نشانگر کردن برای اطمینان از دسترسی ایمن به منابع مشترک ضروری است.

مثال:

Semaphoreing is essential for ensuring safe access to shared resources.

معنی(example):

نشانگر کردن مؤثر می‌تواند از بروز قفل مرده در یک محیط چند رشته‌ای جلوگیری کند.

مثال:

Effective semaphoreing can prevent deadlocks in a multithreaded environment.

معنی فارسی کلمه semaphoring

: معنی semaphoring به فارسی

نشانگر کردن به فرآیند مدیریت همزمان دسترسی به منابع مشترک اشاره دارد و نقش مهمی در جلوگیری از تضاد و قفل مرده دارد.