معنی فارسی semblence
B2ظاهر یا شبیه به چیزی است، حتی اگر واقعی نباشد.
The outward aspect or appearance of something.
- NOUN
example
معنی(example):
این فیلم شبیه به واقعیت است.
مثال:
The film has a semblance of reality.
معنی(example):
در میان هرج و مرج یک ظاهری از نظم وجود داشت.
مثال:
There was a semblance of order in the chaos.
معنی فارسی کلمه semblence
:
ظاهر یا شبیه به چیزی است، حتی اگر واقعی نباشد.