معنی فارسی semi-civilised
B1به حالتی اشاره دارد که در آن جامعهای بهطور کامل مدرن نشده است، اما با برخی از استانداردهای فرهنگی و فناوری پیشرفته ارتباط دارد.
Referring to a society that is partially developed or modernized.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این روستا به دلیل دسترسی محدود به تکنولوژی، نیمهمدرن محسوب میشد.
مثال:
The village was considered semi-civilised due to its limited access to technology.
معنی(example):
برخی مناطق در جهان هنوز بهعنوان نیمهمدرن طبقهبندی میشوند.
مثال:
Some areas in the world are still classified as semi-civilised.
معنی فارسی کلمه semi-civilised
:
به حالتی اشاره دارد که در آن جامعهای بهطور کامل مدرن نشده است، اما با برخی از استانداردهای فرهنگی و فناوری پیشرفته ارتباط دارد.