معنی فارسی semi-rigid

B1

ماده یا جسمی که بخشی از آن انعطاف‌پذیر و بخشی دیگر سخت است.

Partially rigid; having some flexibility while retaining structure.

adjective
معنی(adjective):

Partially rigid

example
معنی(example):

این ماده نیمه سخت انعطاف‌پذیر است اما مقداری شکل را حفظ می‌کند.

مثال:

The semi-rigid material is flexible but maintains some shape.

معنی(example):

ظروف نیمه سخت می‌توانند فشار را تحمل کنند بدون اینکه فرو بریزند.

مثال:

Semi-rigid containers can withstand pressure without collapsing.

معنی فارسی کلمه semi-rigid

: معنی semi-rigid به فارسی

ماده یا جسمی که بخشی از آن انعطاف‌پذیر و بخشی دیگر سخت است.