معنی فارسی semi-solid
B1وضعیتی که در آن ماده نه به طور کامل مایع و نه به طور کامل جامد است.
Partially solid; having characteristics of both solid and liquid states.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این غذا نیمهجامد بود و ارائه آن آسان بود.
مثال:
The food was semi-solid, making it easy to serve.
معنی(example):
وضعیت نیمهجامد در برخی از ژلها و کرمها معمول است.
مثال:
A semi-solid state is common in some gels and creams.
معنی فارسی کلمه semi-solid
:
وضعیتی که در آن ماده نه به طور کامل مایع و نه به طور کامل جامد است.