معنی فارسی semiacidulated

B1

ماده‌ای که به‌طور جزئی اسیدوز شده است.

Referring to something that has been partially acidulated.

example
معنی(example):

آب به صورت نیمه اسیدوز شده بود تا با استانداردهای مورد نظر مطابقت داشته باشد.

مثال:

The water was semiacidulated to meet the desired standards.

معنی(example):

نوشیدنی‌های نیمه اسیدوز طعمی تند دارند که بسیاری از مردم را جذب می‌کند.

مثال:

Semiacidulated drinks have a tangy taste that appeals to many.

معنی فارسی کلمه semiacidulated

: معنی semiacidulated به فارسی

ماده‌ای که به‌طور جزئی اسیدوز شده است.