معنی فارسی semiadjectively

B1

به شیوه‌ای که هم از صفت‌ها و هم از واقعیت‌ها استفاده می‌کند.

In a way that combines subjective and objective descriptions.

example
معنی(example):

او صحنه را به صورت نیمه صفتی توصیف می‌کند و بر احساسات و حقایق تمرکز می‌کند.

مثال:

He describes the scene semiadjectively, focusing on both feelings and facts.

معنی(example):

نویسنده به موضوع به طور نیمه صفتی نزدیک شد تا مخاطب را درگیر کند.

مثال:

The writer approached the topic semiadjectively to engage the audience.

معنی فارسی کلمه semiadjectively

: معنی semiadjectively به فارسی

به شیوه‌ای که هم از صفت‌ها و هم از واقعیت‌ها استفاده می‌کند.