معنی فارسی semiadhesively

B1

به طوری که دو شیء به طور جزئی به هم چسبیده باشند و اجازه حرکت یا جدا شدن را داشته باشند.

In a manner that allows partial adhesion but not complete bonding.

example
معنی(example):

دو سطح به صورت نیمه چسبنده به هم چسبیده بودند، که اجازه حرکت جزئی می‌داد.

مثال:

The two surfaces were stuck semiadhesively, allowing for some movement.

معنی(example):

او برای تعمیر موقت یک چسب نیمه چسبنده زده بود.

مثال:

He applied a semiadhesive glue for the temporary fix.

معنی فارسی کلمه semiadhesively

: معنی semiadhesively به فارسی

به طوری که دو شیء به طور جزئی به هم چسبیده باشند و اجازه حرکت یا جدا شدن را داشته باشند.