معنی فارسی semiadherent
B1نیمهچسبنده به چیزی اطلاق میشود که به طور کامل به سطحی نمیچسبد اما ارتباطی را حفظ میکند.
Partially adhering; providing some bond or attachment but not completely.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باند نیمهچسبنده به حرکات کمی اجازه میداد در حالی که پشتیبانی را فراهم میکرد.
مثال:
The semiadherent bandage allowed for some movement while offering support.
معنی(example):
تکنیکهای نیمهچسبنده او در نقاشی به ایجاد بافت کمک کرد بدون اینکه رنگها را تحتتأثیر قرار دهد.
مثال:
Her semiadherent techniques in painting helped create texture without overpowering colors.
معنی فارسی کلمه semiadherent
:
نیمهچسبنده به چیزی اطلاق میشود که به طور کامل به سطحی نمیچسبد اما ارتباطی را حفظ میکند.