معنی فارسی semianalytical
B1نیمهتحلیلی، مدل یا رویکردی که در آن تحلیلهای کامل انجام نمیشود و به نتایج تقریباً نزدیک میشود.
Pertaining to a method that partially analyzes data to derive approximations or solutions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استفاده از یک رویکرد نیمهتحلیلی به محققان کمک کرد تا زمان را صرفهجویی کنند.
مثال:
Using a semianalytical approach helped the researchers save time.
معنی(example):
یافتههای او بر اساس یک مدل نیمهتحلیلی از دادهها بود.
مثال:
His findings were based on a semianalytical model of the data.
معنی فارسی کلمه semianalytical
:
نیمهتحلیلی، مدل یا رویکردی که در آن تحلیلهای کامل انجام نمیشود و به نتایج تقریباً نزدیک میشود.