معنی فارسی semianalytically
B1به طور نیمهتحلیلی، روشی که در آن به جای تحلیل کامل، به جنبههای اصلی پرداخته میشود.
In a manner that involves partial analysis, primarily focusing on significant aspects rather than complete detail.
- ADVERB
example
معنی(example):
نتایج به طور نیمهتحلیلی تفسیر شدند تا روندهای کلیدی برجسته شوند.
مثال:
The results were interpreted semianalytically to highlight key trends.
معنی(example):
او مشکل را به طور نیمهتحلیلی حل کرد و فقط به متغیرهای اصلی توجه کرد.
مثال:
He solved the problem semianalytically, considering only the main variables.
معنی فارسی کلمه semianalytically
:
به طور نیمهتحلیلی، روشی که در آن به جای تحلیل کامل، به جنبههای اصلی پرداخته میشود.