معنی فارسی semianatomical
B1نسبت به آناتومی یا تجزیه و تحلیل ساختارهای نیمهجسمی.
Pertaining to a partial analysis of anatomical features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل سِمیآناتومیک بینشهای مهمی درباره ساختار بافت نشان داد.
مثال:
The semianatomical analysis revealed important insights into tissue structure.
معنی(example):
تحقیقات از یک دیدگاه سِمیآناتومیک برای مطالعه رشد اعضا استفاده کردند.
مثال:
Researchers used a semianatomical perspective to study the development of organs.
معنی فارسی کلمه semianatomical
:
نسبت به آناتومی یا تجزیه و تحلیل ساختارهای نیمهجسمی.