معنی فارسی semicircularness
B1نیمدایرهگی، ویژگی یا شکل شیء که به صورت نیمدایره است.
The quality or condition of being semicircular.
- NOUN
example
معنی(example):
شکل نیمدايرهاي طراحی آن را جذاب میکند.
مثال:
The semicircularness of the design makes it visually appealing.
معنی(example):
برای دلایل ایمنی، ما نیمدايرهي پيست را اندازهگیری کردیم.
مثال:
We measured the semicircularness of the track for safety reasons.
معنی فارسی کلمه semicircularness
:
نیمدایرهگی، ویژگی یا شکل شیء که به صورت نیمدایره است.